يكشنبه‌ دوم‌ عيد فصح‌-سال‌ 3
قدرت‌ مسيح‌ برخاسته‌ از مرگ‌

Eröffnungsvers گ‌

سرود سرآغاز اول‌ پطرس‌ 2/2
مانند كودكان‌ نوزاد مشتاق‌ شير روحاني‌ خالص‌ باشيد
تا توسط‌ آن‌ براي‌ نجات‌ رشد و نمو كنيد. هللويا.

Tagesgebet

دعاي‌ سرآغاز
خدايا، اي‌ كه‌ رحمتت‌ جاوداني‌ است‌
تو در عيد فصح‌ ايمان‌ قومت‌ را زنده‌ مي‌نمائي‌
نعمتي‌ را كه‌ به‌ ما داده‌اي‌ فزون¬تر ساز
و عنايت‌ فرما تا از ارزش‌ بي‌¬قياس‌ تعميدي‌ كه‌ ما را طاهر گردانيده‌،
روحي‌ كه‌ ما را تولد، تازه‌اي‌ بخشيده‌
و خوني‌ كه‌ ما را بازخريد نموده‌ است‌، كاملاً آگاه‌ شويم‌.
از راه‌ خداوند ما عيساي‌ مسيح‌ پسر تو كه‌ خداست‌
و با تو و روح¬القدس‌ تا به‌ ابد زندگي‌ و سلطنت‌ مي‌كند. – آمين‌.

1.Lesung

قرائت‌ اول اعمال‌ رسولان‌ 5/12-16
(تعداد كساني‌ كه‌ به‌ خداوند ايمان‌ مي‌آورند، افزايش‌ مي‌يافت‌)
بخشي‌ از كتاب‌ اعمال‌ رسولان‌
آيات‌ و اعمال‌ شگفت‌ بسياري‌ بدست‌ رسولان‌ در ميان‌ قوم‌ انجام‌ مي‌شد، همه‌ به‌ يك‌ دل‌ در ايوان‌ سليمان‌ جمع‌ مي‌شدند، هيچ يك‌ از سايرين‌ جرأت‌ نمي‌كرد به آنان‌ بپيوندد، اما قوم‌ آنان‌ را تمجيد مي‌كردند. بيش از پيش‌ ايمانداران‌ به‌ خداوند مي‌پيوستند، انبوه‌ مردان‌ و زنان‌ بطوري‌ كه‌ بيماران‌ را به‌ خيابان¬ها مي‌آوردند و آنان‌ را بر بسترها و تخت¬ها قرار مي‌دادند، تا چون‌ پطرس‌ بگذرد، لااقل‌ سايه‌اش‌ بر برخي‌ از آنان‌ افتد. جمعي‌ نيز از شهرهاي‌ اطراف‌ اورشليم‌ مي‌آمدند و بيماران‌ و آناني‌ را كه‌ از ارواح‌ ناپاك‌ در عذاب‌ بودند، مي‌آوردند و همه‌ شفا مي‌يافتند.
اين‌ است‌ سخن‌ خدا. – خدا را سپاس‌ باد.

Psalm

مزمور برگردان مزمور 118/1-4 و22-27
– شگفتي‌¬هاي‌ مهرت‌ را، اي‌ خداوند، نظاره‌ كرده‌ايم‌.
خداوند را حمد بگوئيد زيرا كه‌ نيكوست‌ و رحمت‌ او جاوداني‌ است‌
خاندان‌ اسرائيل‌ بگويند كه‌ رحمت‌ او جاوداني‌ است‌
خاندان‌ هارون‌ بگويند كه‌ رحمت‌ او جاوداني‌ است‌
تمام‌ ترسندگان‌ خداوند بگويند كه‌ رحمت‌ او جاوداني‌ است‌.
– شگفتي‌¬هاي‌ مهرت‌ را، اي‌ خداوند، نظاره‌ كرده‌ايم‌.
سنگي‌ را كه‌ معماران‌ رد كردند همان‌ سرزاويه‌ شده‌ است‌
اين‌ از جانب‌ خداوند شده‌ و در نظر ما شگفت¬آور است‌
اين‌ روزي‌‌ است كه‌ خداوند ساخته‌: به‌ وجد آئيم‌ و شادي‌ كنيم‌.
– شگفتي‌¬هاي‌ مهرت‌ را، اي‌ خداوند، نظاره‌ كرده‌ايم‌.
خداوندا، نجات‌ را عطا فرما
خداوندا، پيروزي‌ را ارزاني¬دار
مبارك‌ باد آن‌ كه‌ به‌ نام‌ خداوند مي‌آيد
شما را از خانه‌ خداوند بركت‌ مي‌دهيم‌
خداوند، خدا، نور ما است‌.
– شگفتي‌¬هاي‌ مهرت‌ را، اي‌ خداوند، نظاره‌ كرده‌ايم‌.

2. Lesung

قرائت‌ دوم‌ مكاشفه‌ 1/9-13و17-19
(من‌ مرده‌ بودم‌ و اكنون‌ تا به‌ ابد زنده‌ام‌)
بخشي‌ از كتاب‌ مكاشفه‌
من‌، يوحنا، برادر شما كه‌ با شما در رنج‌ و ملكوت‌ و پايداري‌ در عيسي‌ سهيم‌ مي‌باشم‌، به خاطر كلام‌ خدا و شهادت‌ عيسي‌، در جزيره‌ موسوم‌ به‌ پطمس‌ بودم‌.
در روز خداوند در روح‌ شدم‌ و در عقب‌ خود صدائي‌ بلند همچون‌ صداي‌ شيپور شنيدم‌ كه‌ مي‌گفت‌: „آنچه‌ را كه‌ مي‌بيني‌، در كتابي‌ بنويس‌ و آنرا به‌ هفت‌ كليسا بفرست‌. و بازگشتم‌ تا صدائي‌ را كه‌ با من‌ سخن‌ مي‌گفت‌، ببينم‌. و چون‌ بازگشتم‌، هفت‌ چراغدان‌ طلا ديدم‌ و در ميان‌ چراغدان¬ها شخصي‌ كه‌ شبيه‌ پسر انسان‌ بود، ملبس‌ به‌ ردائي‌ بلند كه‌ بدور سينه‌اش‌ كمربندي‌ طلائي‌ بسته‌ شده‌ بود. و هنگاميكه‌ او را ديدم‌، مثل‌ مرده‌ بر پاهايش‌ افتادم‌. و او دست‌ راست‌ خود را بر من‌ نهاده‌ گفت‌: „نترس‌، من‌ هستم‌ اول‌ وآخر و آن‌ زنده‌. من‌ مرده‌ بودم‌ و اينك‌ تا ابدالاباد زنده‌ام‌ و كليدهاي‌ مرگ‌ و ديار مردگان‌ نزد من‌ است‌. پس‌ بنويس‌ آنچه‌ را كه‌ ديدي‌، آنچه‌ را كه‌ هست‌، وآنچه‌ را كه‌ بعد از اين‌ چيزها خواهد آمد.
اين‌ است‌ سخن‌ خدا. – خدا را سپاس‌ باد.

Halleluja

سرود قبل‌ از انجيل يوحنا 20/29
هللويا – توما، چون‌ مرا ديدي‌ ايمان‌ آوردي‌،
خوشا به حال‌ آناني‌ كه‌ نديده‌ ايمان‌ آورند.- هللويا.

Evangelium

انجيل‌ يوحنا 20/19-31
(هشت‌ روز بعد عيسي‌ به‌ ميان‌ آنان‌ آمد)
بخشي‌ از انجيل‌ يوحنا – درود بر تو اي‌ خداوند.
در غروب‌ همان‌ روز، روز اول‌ هفته‌، در حالي‌ كه‌ درهاي جائيكه شاگردان بودند، به سبب ترس از يهوديان بسته‌ بود، عيسي‌ آمد و در وسط‌ ايستاد و به‌ آنان‌ گفت‌: „آرامش‌ بر شما باد“. و چون‌ اين‌ را گفت‌، دست¬ها و پهلوي‌ خود را به‌ آنان‌ نشان‌ داد. شاگردان‌ چون خداوند را ديدند، شادي نمودند.
و دگر بار به‌ ايشان‌ گفت‌: „آرامش‌ بر شما باد. همانگونه‌ كه‌ پدر مرا فرستاد، من‌ نيز شما را مي‌فرستم‌“. و چون‌ اين‌ را گفت‌ دميد و به‌ ايشان‌ فرمود: „روح¬القدس‌ را دريافت‌ داريد، آناني‌ كه‌ گناهانشان‌ را مي‌بخشائيد، بخشوده‌ مي‌شود و آناني‌ كه‌ گناهانشان‌ را باز مي‌داريد، باز داشته‌ مي‌شود“.
حال‌ توما ملقب‌ به‌ دوقلو كه‌ يكي‌ از دوازده‌ تن‌ بود، هنگامي‌ كه‌ عيسي‌ آمد با ايشان‌ نبود. پس‌ ديگر شاگردان‌ به‌ او گفتند: „خداوند را ديده‌ايم‌“. ولي‌ او به‌ ايشان‌ گفت‌: „تا علامت‌ ميخ¬ها را در دست¬هايش‌ نبينم‌ و انگشت‌ خود را در جاي‌ ميخ¬ها نگذارم‌ و تا دست‌ خود را در پهلويش‌ ننهم‌، ايمان‌ نخواهم‌ آورد“.
هشت‌ روز بعد، شاگردان‌ دوباره‌ در خانه‌ بودند و توما با ايشان‌ بود. با اينكه‌ درها بسته‌ بود، عيسي‌ آمد و در ميان‌ ايشان‌ ايستاد و گفت‌: „آرامش‌ بر شما باد“.
آنگاه‌ به‌ توما گفت‌: „انگشت‌ خود را به‌ اينجا بياور و دست¬هاي‌ مرا ببين‌. دست‌ خود را بياور و آن‌ را در پهلوي‌ من‌ بگذار. و بي‌ايمان‌ مباش‌، بلكه‌ ايمان-دار“. توما در جواب‌ او گفت‌: „خداوند من‌ و خداي‌ من‌“. عيسي‌ به‌ او گفت‌: „چون‌ مرا ديدي‌ ايمان‌ آوردي‌. خوشا به حال‌ آناني‌ كه‌ نديده‌ ايمان‌ آورند“.
عيسي‌ آيات‌ بسيار ديگري‌ در حضور شاگردان‌ انجام‌ داد كه‌ در اين‌ كتاب‌ نوشته‌ نشده‌ است‌. اينها نوشته‌ شد تا شما ايمان‌ آوريد كه‌ عيسي‌، مسيح‌ است‌، پسر خدا و تا ايمان‌ آورده‌، در نام‌ او حيات‌ داشته‌ باشيد.
اين‌ است‌ سخن‌ خداوند. – ستايش‌ بر تو، اي‌ مسيح‌.

Gabengebet

دعا بر تقديمي‌ها
خداوندا، در مهرباني‌ خود هداياي‌ قومت‌ را بپذير
تو كه‌ ما را به‌ ايمان‌ فراخوانده‌ و از راه‌ تعميد تولد تازه‌اي‌ داده‌اي‌،
ما را به‌ سعادت‌ ابدي‌ هدايت‌ فرما.
از راه‌ مسيح‌ خداوند ما. – آمين‌.

Kommunionsvers

سرود به‌ هنگام‌ دريافت‌ قربان‌ يوحنا 20/27
„دست‌ خود را بياور و آن‌ را در پهلوي‌ من‌ بگذار
و بي¬ايمان‌ مباش‌، بلكه‌ ايمان¬دار“. هللويا.

Schlussgebet

دعاي‌ پس‌ از دريافت‌ قربان‌
اي‌ خداي‌ پرتوان‌
باشد تا اين‌ راز فصح‌ كه‌ پذيرفته‌ايم‌
پيوسته‌ با نيروي‌ خود در زندگي‌ ما عمل كند.
از راه‌ مسيح‌ خداوند ما. – آمين‌.