Menu

11. Sonntag im Jahreskreis C – یکشنبه یازدهم فصل معمولی، سال 3

06/12/2016 15:02 - 06/12/2016 15:03

Tagesgebet

دعايسرآغاز

خدايا،

اينيرويآنان كهبهتو توكلو اميد دارند

در مهربانيخود دعاهايما را بشنو

و چونبدونياريتو قادر بهانجامكارينيستيم

با فيضو قوتتضعف هايما را جبراننما

تا بهفرمان هايتو وفادار باشيم

و بتوانيمدر نياتو كردار خود،

مورد پسند تو واقعگرديم.

از راهخداوند ما عيسايمسيح،پسر تو كهخداست

و با تو و روحالقدستا بهابد زندگيو سلطنتميكند.

آمين.

(يا ميتوانگفت)

خدايا، ايكهاز رحمتنمودنهرگز خستهنميگردي،

بهما قلبيتوبهكار و وفادار عطا كن

قلبيكهقادر باشد بهمحبتپدرانهاتپاسخگويد

تا انجيلآشتيو صلحرا در سراسر جهانبشارتدهيم.

از راهخداوند ما عيسايمسيح، پسر تو كهخداست

و با تو و روحالقدستا بهابد زندگيو سلطنتميكند.

آمين.

Erste Lesung

قرائتاولسموئيل12/7ـ10و13

(خداوند از گناهتو گذشتهاستو نخواهيمرد)

بخشياز كتابدومسموئيل

در آنايامناتانبهداود گفت: «آنمرد تو هستيو يهوهخداياسرائيلچنينميگويد: منتو را به عنوانپادشاهاسرائيلمسحنمودمو منتو را از دستشائولرها ساختمو خانهآقايترا بهتو دادمو زنانآقايتو را بهآغوشتو نهادمو خانداناسرائيلو يهودا را بهتو عطا كردمو اگر اينكمميبود، به همانقدر بهآناضافهميكردم. پسچرا كلامخداوند را خوار نموديو آنچهرا كهدر نظر ويبد استبجا آوردي؟ تو اوريايحتيرا بهشمشير زدي، زناو را برايخود بهزنيگرفتيو او را با شمشير بنيعمونبهقتلرسانيدي. پسحالشمشير از خانهتو هرگز دور نخواهد شد، به علتاين كهمرا تحقير نموديو زناوريايحتيرا گرفتيتا زنتو باشد

آنگاهداود بهناتانگفت: «عليهخداوند گناهكردهامناتانبهداود گفت: «خداوند نيز از گناهتو گذشتهاستو نخواهيمرد

این است سخن خدا.

خدا را سپاسباد.

Psalm

مزمور برگردان مزمور 32/1ـ2و5و7و11

ايخداوند، شاديبخشايشخود را بهمنباز ده.

خوشا به حالكسيكهخطايشآمرزيدهشد

و گناهشبخشودهگرديد.

خوشا به حالكسيكهخداوند خطايشرا بهحسابنياورد

و در روحشحيلهاينباشد.

ايخداوند، شاديبخشايشخود را بهمنباز ده.

بهگناهخود نزد تو اعترافكردم

و خطايخويشرا از تو نپوشاندم

گفتم: «گناهخود را نزد خداوند اقرار خواهمكرد»

پستو بار گناهمرا برداشتي.

ايخداوند، شاديبخشايشخود را بهمنباز ده.

تو پناهگاهمنهستيو مرا از پريشانيحفظخواهيكرد

مرا بهسرودهاينجاتاحاطهخواهينمود

ايعادلان، در خداوند شاديكنيد و بهوجد آييد

ايتماميراستدلان، فرياد شاديبرآوريد.

ايخداوند، شاديبخشايشخود را بهمنباز ده.

Zweite Lesung

قرائتدوم غلاطيان2/16و19ـ21

(ديگر نهمن، بلكهمسيحاستكهدر منزندگيميكند)

بخشياز رسالهپولسرسولبهغلاطيان

ايبرادران، ما خوبميدانيمكهانسانبا اعمالشريعتعادلنميگردد، بلكهتنها از راهايمانبهعيسايمسيح. ما نيز بهعيسايمسيحايمانآوردهايمتا از راهايمانبهمسيحعادلشمردهشويم، نهاز طريقاعمالشريعت، چونتوسطاعمالشريعتهيچكسعادلشمردهنخواهد شد.

اما منتوسطشريعتاستكهنسبتبهشريعتمردهامتا برايخدا زندگيكنم. همراهبا مسيحمصلوبگشتهام، منزندگيميكنم، اما ديگر نهمن، بلكهمسيحاستكهدر منزندگيميكند.

زندگيفعليخود را در جسم، در ايمانبهپسر خدا ميگذرانمكهمرا دوستداشتو خود را بخاطر منداد. پسفيضخدا را باطلنميكنمزيرا اگر توسطشريعتممكنبود بهعدالتدستيافت، در اينصورتمسيحبيهودهمرد.

ايناستسخنخدا.

خدا را سپاسباد.

Evangelium

انجيللوقا 7/36ـ8/3

(گناهاناو هر چند كهبسيارند، آمرزيدهشدهچرا كهبسيار محبتنمودهاست)

بخشياز انجيللوقا

درود بر تو ايخداوند

در آناياميكياز فريسيانعيسيرا دعوتكرد كهبا او غذا بخورد. او بهخانهآنفريسيوارد شد و بر سر سفرهنشست. زنياز آنشهر كهگناهكار بود چوندانستكهويدر خانهآنفريسيبر سر سفرهنشستهاست، با كوزهايمرمرياز عطر آمد. او پشتسر عيسيگريانكنار پاهايويايستاد و شروعبهخيسكردنپاهايشبا اشكخود كرد، آنگاهآنانرا با گيسوانخود خشكنموده، پاهاياو را غرقبوسهميساختو آنانرا بهعطر تدهينميكرد.

چونآنفريسيكهاو را دعوتنمودهبود اينرا ديد با خود گفت: «اگر اينمرد پيغمبر بود ميدانستاينكهاو را لمسميكند، كيستو چگونهزنياست، زيرا گناهكار است

آنگاهعيسيدر جواباو گفت: «ايشمعون، چيزيدارمكهبهتو بگويمپاسخداد: «بگو، اياستاد

«طلبكاريدو بدهكار داشتكهيكيبهاو پانصد دينار مقروضبود و ديگريپنجاه. چونآنانچيزينداشتند كهپرداختكنند، ويهر دو را بخشيد. كداميكاز ايندو او را بيشتر دوستخواهد داشت؟» شمعونجوابداد: «گمانميكنمآنكهويرا زيادتر بخشيدعيسيبهاو گفت: «خوبقضاوتكردي

سپسرو بهآنزنكرد و بهشمعونگفت: «اينزنرا ميبيني؟ منبهخانهتو وارد شدمو تو آببر پاهايمنريختي، ولياو پاهايمرا بهاشكخود خيسكردهآنانرا با گيسوانشخشكنمود. تو مرا نبوسيديولياو از آندمكهوارد شد، از بوسيدنپاهايمنباز نايستاد. سر مرا با روغنتدهينننموديدر حاليكهاو پاهايمرا با عطر تدهينكرد. از اينرو بهتو ميگويم، گناهاناو هر چند كهبسيارند، آمرزيدهشدهچرا كهمحبتبسيار نمودهاست. وليآنكهكمآمرزيدهشد، كممحبتمينمايدپسبهاو گفت: «گناهانتو بخشودهشدآنانكهبا او سر سفرهبودند با خود بهگفتناينپرداختند كه: «اينكيستكهحتيگناهانرا ميبخشايد؟» ولياو بهزنگفت: «ايمانتتو را نجاتدادهاست، بهسلامتروانهشو

پساز آندر شهرها و روستاها ميگشتو ملكوتخدا را اعلامنمودهآن را بشارتميداد. آندوازدهتنبا او بودند و برخيزنانكهاز ارواحپليد و امراضشفا يافتهبودند: مريمملقببهمجدليهكهاز او هفتديو بيرونشدهبود ، يونا زنخوزا مباشر هيروديس، سوسنو بسياريديگر كهاز اموالخود آنانرا خدمتميكردند.

ايناستسخنخداوند.

ستايشبر تو ايمسيح.‌